عصر نهضت، روزگار تجدید زندگی عرب بود. تحول و دگردیسی در ساختار زندگی سیاسی-اجتماعی عرب، پس از عصر نهضت، دگرگونی در عرصه ادبیات را نیز در پی داشت. با دگرگونی های ادبی، داستان در معنای امروز آن به عنوان یک نوع ادبی جدید وارد ادبیات شد و گونه های مختلفی را آفرید که پیش از آن یا وجود نداشت یا شکلی متفاوت داشت. یکی از گونه های نو آفریده این نوع ادبی، داستان کوتاه بود. محمود تیمور، از پیشگامان داستان کوتاه در مصر، در این گونه داستانی خوش درخشید و به عنوان پدر داستان کوتاه عرب شناخته شد. در این پژوهش پس از بیان زمینه های سیاسی-اجتماعی- ادبی عصر نهضت، با روش ساختاری به بررسی و تحلیل دگرگونی های ذهن، زبان، شکل و ساختار دو داستان «الشیخ جمعه» و «عم متولی»، از نخستین داستان های تیمور پرداخته می شود. داستان اول «الشیخ جمعه» با تعلق به گونه داستان کوتاه واقع گرا، در شکل و محتوا ویژگی های یک قصه رمانتیک کهن را نیز در خود دارد و جلوه های سنت در آن بیشتر است، حال آن که در داستان دوم، «عم متولی»، به داستان های کوتاه واقع گرای جدید، نزدیک تر است.